پیچیده شمیمت همه جا
ای تن بی سر
چون شیشه عطری که
درش گم شده باشد
السلام علیک یااباعبدالله
****************
دانی که چرا چوب شود قسمتش آتش؟
بی حرمتی اش بر لب و دندان حسین است
دانی که چرا آب فرات است گل آلود؟
شرمندگی اش از لب عطشان حسین است
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش؟
زیرا که خدا نیز عزادار حسین است
***************
مولا جان از همان خیمه تو دستور اگر میدادی
که به این سمت بیا، آب اطاعت میکرد
***********
زینب جان..
شرمنده ایم که بهای حسینی شدن ما
بی حسین شدن توبود…….
وشرمنده تر انکه تو بی حسین شدی
و ما حسینی نشدیم
************
ز معصیت سیه است روی نوکرت ارباب
بیا و بار دگر رو سیاه را دریاب
******************
دو دســت بــــریده اش کــــافیست . . .
بــــرای گــــــرفتن دســـت تمــــام عـــــالمیــــــان . . .
ألسَــــلاَمُ عَلَیکَــــــــ یَــــــا أبـــوُالفَضل ِ اَلعَبّــــــاس
**********************
ز بام کوفه می کنم تو را نظاره یا حسین!
تو هم مرا نظاره کن به یک اشاره یا حسین!
سرو به خون نشسته ام، زائر دست بسته ام
سلام می فرستمت از لب پاره یا حسین!
**********************
حـسیـن جـان. . .
رو بــه قـبـلـه مـیـشوم بــا دیــدن عــکس حـرم
کـربـلایــى کـن مـرا، بــا جــان مـن بـازى نــکـن . .
**************
حـسیـن جـان. . .
رو بــه قـبـلـه مـیـشوم بــا دیــدن عــکس حـرم
کـربـلایــى کـن مـرا، بــا جــان مـن بـازى نــکـن . .